English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4327 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
occupant U اشغال کننده
occupier U اشغال کننده
occupancy U اشغال کننده
hold back U اشغال کننده
occupiers U اشغال کننده
occupants U اشغال کننده
holder U گیرنده اشغال کننده
holders U گیرنده اشغال کننده
army of occupation U نیروی اشغال کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
convertor U برگرداننده
eversive U برگرداننده
converter U برگرداننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
voleyer U برگرداننده توپ
translators U برگرداننده ترجمان
translator U برگرداننده ترجمان
scavenge pump U پمپ برگرداننده
untenable U اشغال نشدنی غیر قابل اشغال
vomitive U برگرداننده داروی قی اور
reverser U برگرداننده جریان خروجی موتورجت
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
puffer U پف کننده
surfy U کف کننده
rebutter U رد کننده
bandwidth U یچ کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
squelcher U له کننده
thinner U کم کننده
skittish U رم کننده
solver U حل کننده
jaberer U پچ پچ کننده
fizzy U کف کننده
attenuant U اب کننده
swooner U غش کننده
whisperer U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
syncopator U غش کننده
repudiationist U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
renunciant U کننده
filler U پر کننده
crusher U له کننده
mauler U له کننده
renunciant U رد کننده
tracker U پی کننده
doers U کننده
abjurer or abjuror U کننده
trackers U پی کننده
doer U کننده
ear-splitting U کر کننده
fillet U پر کننده
fillers U پر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
attacking U تک کننده
bidder U کننده
noncommittal U رد کننده
mumbler U من من کننده
mitigatory U کم کننده
mitigative U کم کننده
fluxing oil U اب کننده
sensor U حس کننده
commulator U یک سو کننده
crepitant U خش خش کننده
filleted U پر کننده
solvents U اب کننده
refuser U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
deletive U حک کننده
percutient U دق کننده
refutatory U رد کننده
deflective U کج کننده
bidders U کننده
refutative U رد کننده
benders U خم کننده
bender U خم کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
fillets U پر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
filleting U پر کننده
hopper U لی لی کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
solvent U اب کننده
affirmant U افهار کننده
affronter U توهین کننده
spreader U پخش کننده
spreader U شایع کننده
aggravator U بدتر کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com